• وبلاگ : كوي وفا
  • يادداشت : تا ابد دوستت دارم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 47 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     
    سلام گل مهربونم. نميدونم اين روزها چقدر دلم هواي تو ور ميكنه. ميدوني خواهري يه جورايي دلم پيش اون دل كه تا كعبه دوست رفته مونده. ميام كه يه كمي تو اين هواي پاك و اين فضاي نوراني نفس بكشم تا يه كمي سبك بشم. خواهري اينقدر دلتنگ و افسرده ام كه ديگه دلم نميخواد بنويسم . اما ............. بگذريم . الهي كه هميشه شاد باشي
    سلام دوست عزيز/ممنون از حضور مهربونتون /خوشحالم كه كنارتون /اميدوارم كه تاابد باهم باشين /ايام مبارک ماه رجب است مارااز دعاي خيرتان بي بهره نگذاريد/
    سلام عزيز مهربون..جهت تشكر و عرض ادب خدمت رسيدم و از اينكه سايت ساحل ارامش را با كامنتهاي زيباي خود منور كرديد سپاسگزارم...موفق و موئيد باشيد....درپناه حق...بازهم منتظر شما هستم....
    سلام زيبا بيد.....

    سلام دوست عزيز !!

    من به روز كردم ومنتظرت هستم.

    در پناه خالق متعال سبز باشي!

    امشب از خواب شقايق سرخي تعبير عشق... از شکوفه هاي بي سر از دل ما بنويس... امشب از مسلخ عاشق از تن داغ جنون... از لب نخلاي تشنه قد دريا بنويس... ساده نگذر از دل ما پا به پاي قصه باش... شرح اين کهنه تبارو واسه فردا بنويس... وقتي از خواب کبوتر به ستاره ميرسي... گريه هاي بيدريغو پاي ابرا بنويس... اگه روزي روزگاري سر زدي به نينوا... قصه غربت ما رو واسه مولا بنويس... تا سحر چيزي نمونده شاهد سپيده باش... مثل ما حديث عشقو تک و تنها بنويس...

    (2 )

    نوشته هام بدل نمي شينه

    اينها دل مشغوليهامه نه چيزي ديگر

    اندر خم هزار كوچه ايم ..اما ديديم كه عطار هفت شهر عشق را گشت ...

    خاك پاي تو و مردم خوب ايران

    م. شيدا ...///

    نوشته ها و وبلاگ زيبايي داريد من اينجا اومده بودم ..ولي سعادت نداشتم شما كامنت مرا بخونيد . اهورايي و آريايي باشيد .

    در فرو بند که با من ديگر

    رغبتي نيست به ديدار کسي

    فکر که اين خانه چه وقت آبادان بود بازيچه ي دست هوسي / هوسي آمد و خشتي بنهاد / طعنه اي ليک به بي ساماني

    ديدمش .راه از او جستم و گفت

    بعد از اينت شب و اين ويراني

    گفتم : آن وعهده که با لعل لبت ؟

    گفت: تصوير سرابي بود آن

    گفتم : آن پيکر ديوار بلند؟ گفت :اشارت ز خرابي آن بود

    گفتم:آن نقطه که انگيخته دود ؟

    گفت: آتش زده ي سوخته است

    استخوان بندي بام و در او

    مرگ را لذت اندوخته اي ست

    وز پس خفتن هر گل .نرگس ..

    روي مي پوشد در نقشه ي خار

    در فرو بند دگر هيچکسي

    نيستش با کس راي ديدار ...(نيما يوشيج )

    سلام دوست عزيزم . اون شعر پائيني متلق به خودمه .

    ولي من سالهاست كه خيال و آب در هاون ميكوبم

    ولي هنوز شاعر نشدم . در ضمن گاهي معنا در استعاره ها و حشو مليج و مفهوم كلماتي است كه امروزه در جو و محاورات كنوني جكمفرماست ..از آنجايي كه بنده حقير بي سوادم ..

    سلام به سكوت نازمممم

    چطوري دختر؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    خبر نميگيري دختر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    ديگه مارو تحويل نميگيري ها !!!

    من دوست ارم دخترررررررررررررررررررر

    التماس دعا سكوت مهربونم

    يا حق

    سلام سكوت جان

    خوبي؟

    اول تبريك به مناسبت حلول ماه رجب

    وبعد شهادت امام هادي (ع) تسليت ميگم.

    من هم به روز كرده ام و خوشحال مي شم بهم سر بزني!

    التماس دعاي خيلي زياد

    + نازنين يار 

    سلام خانومي اومدم اينجا يه شعر براي اون بذارم..ناراحت كه نميشي؟؟؟

    ميميرم

    در نگاه عاشقت عشق توخوندم

    مهربون بودي كه من يار تو بودم

    من شدم همسفرت اي يار عاشق

    كاشكي كه عشق منو بدوني لايق

    اي يار اي عشق بي تو ميميرم

    بي تو از اين دنيا دل گيرم

    تو رفيق نيم راه هرگز نبودي

    تو كه از دوستاشتنم غافل نبودي

    چراغ عشق تو نميشه خاموش

    مگه تو و خوبي هات ميشه فراموش

    اي يار اي عشق بي تو ميميرم

    بي تو از اين دنيا دلگيرم

    در پناه حق باشي يا علي

    نام مبارک امام پنجم محمد بود. لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است، بدين جهت که: درياي دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت. القاب ديگري مانند شاکر و صابر و هادي نيز براي آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتي از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
    کنيه امام "ابو جعفر" بود. مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبي (ع) است. بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (ع) و از سوي پدر به امام حسين (ع) مي رسيد. پدرش حضرت سيدالساجدين، امام زين العابدين، علي بن الحسين (ع) است . تولد حضرت باقر (ع) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجري در مدينه اتفاق افتاد.

    در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سيد الشهداء کودکي بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک مي شد. دوران امامت امام محمد باقر (ع) از سال 95 هجري که سال شهادت امام زين العابدين (ع) است آغاز شد و تا سال 114 هجري يعني مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است. در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفر صادق (ع) مسائلي مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسي و ظهور سرداران و مدعياني مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراساني و ديگران مطرح است، ترجمه کتابهاي فلسفي و مجادلات کلامي در اين دوره پيش مي آيد، و عده اي از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا مي شوند. قاضيها و متکلماني به دلخواه مقامات رسمي و صاحب قدرتان پديد مي آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير مي نمايد و تعليمات قرآني - به ويژه مسأله امامت و ولايت را، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا، افکار بسياري از حق طلبان را به حقانيت آل علي (ع) متوجه کرده بود و پرده از چهره زشت ستمکاران اموي و دين به دنيا فروشان برگرفته بود، به انحراف مي کشاندند و احاديث نبوي را در بوته فراموشي قرار مي دادند. برخي نيز احاديثي به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و يا مشغول جعل بودند و يا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون مي نمودند. اينها عواملي بود بسيار خطرناک که بايد حافظان و نگهبانان دين در برابر آنها بايستند. بدين جهت امام محمد باقر (ع) و پس از وي امام جعفر صادق (ع) از موقعيت مساعد روزگار سياسي، براي نشر تعليمات اصيل اسلامي و معارف حقه بهره جستند و دانشگاه تشيع و علوم اسلامي را پايه ريزي نمودند. زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقي تعليمات پيامبر (ص) و ناموس و قانون عدالت بودند و مي بايست به تربيت شاگرداني عالم و عامل و ياراني شايسته و فداکار اهتمام مي ورزيدند، و فقه آل محمد (ص) را جمع و تدوين و تدريس کنند. به همين جهت محضر امام باقر (ع) مرکز علماء و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود.

    دانش امام باقر عليه السلام نيز همانند ديگر امامان از سر چشمه‏ وحى بود، آنان آموزگارى نداشتند و در مكتب بشرى درس نخوانده بودند، «جابر بن عبد الله‏» نزد امام باقر (ع) مى‏آمد و از آنحضرت دانش فرا مى‏گرفت و به آن گرامى مكرر عرض مى‏كرد: اى شكافنده علوم! گواهى مى‏دهم تو در كودكى از دانشى خداداد برخوردارى.

    در مکتب تربيتي امام باقر (ع) علم و فضيلت به مردم آموخته مي شد. ابوجعفر امام محمد باقر (ع) متولي صدقات حضرت رسول (ص) و اميرالمؤمنين (ع) و پدر و جد خود بود و اين صدقات را بر بني هاشم و مساکين و نيازمندان تقسيم مي کرد، و اداره آنها را از جهت مالي به عهده داشت. امام باقر (ع) داراي خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامي بود. سيرت و صورتش ستوده بود. پيوسته لباس تميز مي پوشيد. در کمال وقار و شکوه حرکت مي فرمود.

    امام پنجم (ع) بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود. با همه اصحاب مصافحه مي کرد و ديگران را نيز بدين کار تشويق مي فرمود

    سلام دوست عزيز......وبلاگ بسيار خوب و خواندنيي دارين....نوشته هاي ساده و پر از احساس......نوشته هائي از جنس دلتنگي .......

    ...........................................................

    ميلاد با سعادت شكافنده علوم و حلول ماه رجب را تبريك عرض مي كنم....

    سلام

    به نام عشق كه گمشده دوران صنعت است. به نام عشقي كه فداي قاب شكسته چشمان بسته ما ميشه. با احترام به عشقي كه با احساس ناشناخته افراد اشتباه ميشه. چقدر از عشق ميفهمي. به نظر تو بالاتر از عشق چيزي وجود داره ؟ بالاتر از عشق چي ديدي ؟

    تا حالا به بالاي عشق رفتي ؟

    ميگن عشق واقعي انسان را به ناشناخته ها پرواز ميده

    تو از ناشناخته ها چي ديدي ؟

    ايا مطمئني عشق را به معني واقع فهميدي ؟

    با آرزوي موفقيت و توفيق روزافزون براي شما

    پدرخوانده

       1   2   3   4      >