به نام او که غدیر را آفرید
نیستی در کنار هستی چه واژه ی آشنا اما غریبی
غدیر دوبار با کوله بار میثاق ولایت به سرزمین نیستی آمد تا
به آن هستی بخشد غدیر دوباره با بودنش زنگار غفلت را زدود
و گفت : عاشقان پیامبر هرکس که او را مولا قرار می دهد بدون شک
علی (ع) نیز مولای اوست
سلام به همه ی عاشقان نجف و سلام به کسانی که در غدیر
یاد مولای خودشان و دوری از او می افتند..
ای کاش مولای ما نیز روزی در غدیر با ما میثاق عشق ببندد
پیامبر ایستاد به او وحی شده بود که اگر دست علی را بالا نبری
تمام رسالتت نابود میشود انگار همه ی رسالت در دستان
مرد غریبستان خلاصه میشد
موضوع مهمی بود عشق و هدف ولی مردم چه؟؟؟
آنها نیز خسته ی راه بودند
رحمة للعالمین ایستاد ، جهاز شتر ها را رو هم گذاشت
و علی (ع) را صدا کرد چه موضوع مهمی است؟؟؟
مردم نجوا میکردند و کنجکاو بودند تا مولایشان لب به
سخن بگشاید
و او گفت انچه را که باید میگفت
من کنت مولاه فهذا علی مولاه
هرکس که من مولای اویم علی نیز مولای اوست
دستش را تا عرش برین بالا برد گوئیا میثاقی با عرش بود
و فرش فقط بهانه
همه به او تبریک میگفتند و او را مولای خود دانستند
غدیر جاودانه ماند
واینک به پاس او و به پاس غربتش بعد از غدیر
او را و روز ولایتش را جشن میگیریم واز خدا خواهانیم
تا مولای ما آقا بقیةالله را به سرزمین نیستی آورد
تا ما نیز به هستی عشق برسیم
عید همه ی شما مبارک
و در آخر میلاد بهترینم نازنین یارم رابه او و خانواده ی محترمشون
که در حال حاضر در کنار کعبه ی عشق هستند تبریک می گویم
الهی صد ساله شی ؛ نه صدوبیست ساله شی؛ نه ، صدو بیست سال کمه
همیشه زنده باشی
تو لدت مبارک اینم به خاطر گل روی نازنینت
یا علی التماس دعا
سکوت از کوی وفا