يا علي جان تربت زهرا كجاست
يادگار غربت زهرا كجاست؟؟؟
تا زنورش ديده را روشن كنم
بر مزارش شعله ها بر تن كنم
آه از آن ساعت كه آتش در گرفت
جام را از ساقي كوثر گرفت
ياد پهلويش نمازم را شكست
فرصت راز و نيازم را شكست
آه زهرا تا ابد جاري بود
دست مولا تشنه ي ياري بود
چون علي شد بي كس و بي همنفس
گفت يا زينب به فريادم برس
تا قلم لب بر مركب مي زند
بوسه بر جا پاي زينب مي زند
مي گذارد سر به صحراي جنون
مي نگارد نقشي از درياي خون
ميكشد آه از نهادي سوخته
وز ضمير خيمه اي افروخته
كربلا مي مرد اگر زينب نبود
شيعه مي پژمرد اگر زينب نبود
تنت را در دل شب غسل دادند
تو را با اشك زينب غسل دادند
شهادت با نوي دو عالم رو نيز تسليت ميگم