بر فراز قله های عشق، خانه ای از قلب
و در این خانه صفایی از نور
و صداقت فوران از تپش سرخ شقایق
وخداوند غفور دعوتم کرد به مهمانی عشق
سلام به همه ی روزه داران عزیز
ماه مهمانی خدا شروع شده، فرشته ها به زمین آمدنده اند
و در روی عرش چه زیبا مرغ بهشتی آواز سر داده است
سفره ای به اندازه ی دل مومنان شهر زمین بر پاست
بازا صد بار اگر توبه شکستی بازا
خداوندت تو را فراخوانده وفرموده ای بنده ی من
در تکاپوی هستی اگر مرتکب خطایی شدی به فضیلت این
مهمانی تو را خواهم بخشید
خداوند روی قلب تو امضا میکند
قرآنت را بر میداری وبا وسعت اشک
زمزمه میکنی و تنها از میان امواج خروشان قلبت
دریای آبی حقیقت را صدا می زنی
تو بازگشته ای و خداوند با آغوشی به پهنای دل شکسته ات
تو را خواهد پذیرفت
خداوندا مهربانا وای خالق بند بند هستی ام
زندگی امانم را در پستیها و بلندیهایش بریده است
اینک به تو پناه آورده ام و از تو می خواهم مرا
ز دست هوای نفس نجات دهی از تو اراده می خواهم
تا با دیو درونم مبارزه کنم.. خدای من
چه احساسی دارم احساس غرور ،آری مغرورم
چون خدایی در خانه ی قلبم است که عشق را به من
آموخته تا عاشقش باشم و هستی ام را از او بدانم
که اگر او عنایت نمی کرد بدون شک امروز سکوتی وجود نداشت
ماه مبارک رمضان،ماه نیایش،ماه حضور
بر تمامی شما شیعیان مولا وبندگان مخلص حق
مبارک باد
وقتی که از آستین سپید دعا دست سبز نیایش را
در دل شب بلند میکنی بدان در گوشه ی این دنیا
سکوتی است که محتاج دعای خیر توست
التماس دعا
سکوت حقیر از کوی وفا