سلام....سلام..صدتا سلام خسته شدم از بس متن ادبی و این جور چیزا نوشتم امروز می خوام تغییری بدم تو نوشته هام واسه همین تصمیم گرفتم از یه کار تقلیدی شروع کنم که البته نوشتنش از خودمه ولی نحوه ی عمل یه نموره تقلیدیه ربط دانشگاه بـــــــــــــــــــــا سینما ورود به دانشگاه: بوتیک گرفتن شهریه از دانشجویان: دستهای آلوده شروع ترم جدیـــــد: شور عشق وارد شدن استاد به کلاس: گـــــــــــل یخ صندلیهای آخر کلاس: بــهشت پنهان نماز خانـــــــه دانشگاه: کـــــــــما(بابا یکی نیست بگه جوراباتونو بشورین) غذا خوری دانشگاه: شــــــــــام آخر یا بهتر بگم ناهار آخر اتاق استراحت استادان: آژانس شیشه ای
استفاده از چت در دانشگاه:
مجــــــــــــردهافرار از کلاس: مــــــــارمولک
رفتن به اتاق رئیس در صورت تنبیه: می خواهم زنده بمانــــــم
خسته شدن از پسرهای دانشگاه(مخصوص دختر خانومها): روانـی
خسته شدن از دست دخترها(مخصوص آقا پسرها):دختران انتظار
بدست آوردن تـــــلفن همراه طرف: مزاحـــــــــم
گرفتن انتقام از طرف: زهر عســــــــل
برخورد دو نفر در راهــرو: چشمان سیاه
بوی خوش عطـــــرش: بوی بهشـت
تبادل نامه های فدایت شوم سر کلاس: وعـــــــــده ی دیدار
راه رفتن دو کبوتر عاشق در راهرو دانشگاه: ســـــام و نرگس..کسی چه میدونه شایدم مانی و ندا ته تهشم آقا پسره میگه لیلی با من است
و بالاخره پیشنهاد ...در دانشگاه:شاخه گلی برای عروس
در انتها فارغ التحصیلی از دانشگاه: دو نفــــــــر ونصفی
اینم از این ...تا کامنت بعدی و چرت و پرتهای بعدی شما رو به خدا میسپارم
خدا یارو نگهدارتون
سکوت از سینما دو هزار کوی وفــــــــا